تلخ است ، تلخ تلخ ، این زندگی
اما لب هایت عجب تعادلی برقرار کرده است
شیرین است ، شیرین شیرین
در برابر این زندگی
تلخ است ، تلخ تلخ ، این زندگی
اما لب هایت عجب تعادلی برقرار کرده است
شیرین است ، شیرین شیرین
در برابر این زندگی
مترسک به گندم گفت :
مرا برای ترساندن آفریدن اما من تشنه ی عشق پرنده ای
شدم که سهمش از من گرسنگی بود . . .